وام دادن و مهلت براى اداى آن‏ در آیات قران کریم

وام دادن و مهلت براى اداى آن‏
مَنْ ذَا الَّذِی یُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً فَیُضاعِفَهُ لَهُ، وَ لَهُ أَجْرٌ کَرِیمٌ «1»

کیست آن کس که به صورتى نیکو به خداوند وام (قرض الحسنه) بدهد، تا آن را براى او دو چندان کند، و مزدى کریمانه بهره او شود*؟ 2

وَ إِنْ کانَ ذُو عُسْرَهٍ فَنَظِرَهٌ إِلى‏ مَیْسَرَهٍ … «2» اگر (وام‏گیرنده) گرفتار سختى و تنگدستى باشد، باید به او مهلت دهند تا فراخ دست شود …

النّبیّ «ص»: … و من أقرض ملهوفا فأحسن طلبته، استأنف العمل؛ و أعطاه اللَّه بکلّ درهم ألف قنطار من الجنّه. «1»

پیامبر «ص»: … هر کس به ستمدیده (و حرمان رسیده) اى وام دهد و در مطالبه آن خوشرفتارى کند، اعمال خویش از سر گیرد (که خداوند گذشته او را آمرزیده است)؛ و خدا در برابر هر درهم او هزار قنطار «2» از بهشت به وى خواهد بخشید. 2

النّبیّ «ص»: الصّدقه بعشر، و القرض بثمانیه عشر، وصله الإخوان بعشرین، وصله الرّحم بأربعه و عشرین. «3»

پیامبر «ص»: (پاداش) صدقه ده برابر است، و وام دادن هجده، و کمک به دوستان بیست، و کمک به ارحام بیست و چهار. 3 النّبیّ «ص»-

فیما رواه الإمام الصّادق: صعد رسول اللَّه «ص» المنبر ذات یوم، فحمد اللَّه و أثنى علیه ثمّ قال: أیّها النّاس! لیبلّغ الشّاهد منکم الغائب:

ألا! و من أنظر معسرا کان له على اللَّه عزّ و جلّ، فی کلّ یوم صدقه بمثل ماله حتّى یستوفیه … «4»

پیامبر «ص»: به روایت امام صادق «ع»: پیامبر «ص» روزى بر منبر بالا رفت و به حمد و ثناى خدا پرداخت و فرمود: «اى مردم! حاضران شما به غایبان خبر دهند که: آگاه باشید! هر کس وامدار تنگدستى را مهلت دهد،

خداى متعال براى هر روزى که به وامدار مهلت داده است، صدقه‏اى به اندازه تمام آن مال در حق او بنویسد، تا آن روز که وام بتمامى پرداخته شود». 4

النّبیّ «ص»: … من شکا إلیه أخوه المسلم فلم یقرضه، حرّم اللَّه علیه الجنّه یوم یجزی المحسنین. «1»

پیامبر «ص»: … هر کس که برادر مسلمانش (از تنگدستى) نزد او شکایت کند و به او وام ندهد، در آن روز که نیکوکاران پاداش خواهند گرفت، خداوند بهشت را بر او حرام کند. 5

النّبیّ «ص»: … من احتاج إلیه أخوه المسلم فی قرض فلم یقرضه، حرّم اللَّه علیه الجنّه … «2»

پیامبر «ص»: .. هر کس که برادر مسلمانش نیازى به وام گرفتن از او پیدا کند، و به او وام ندهد، خدا بهشت را بر او حرام خواهد کرد. 6

الإمام الصّادق «ع»: قرض المؤمن غنیمه و تعجیل خیر، إن أیسر أدّاه، و إن مات احتسب من الزّکاه. «3»

امام صادق «ع»: وام دادن به مؤمن غنیمتى است و شتابى در رسیدن به خیر؛ اگر وام‏گیرنده تمکّن یابد آن را خواهد پرداخت، و اگر بمیرد به حساب زکات براى وام دهنده محسوب خواهد شد.

ه- برآوردن نیازها و نیازمندیها
1 یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا! أَنْفِقُوا مِنْ طَیِّباتِ ما کَسَبْتُمْ وَ مِمَّا أَخْرَجْنا لَکُمْ مِنَ الْأَرْضِ … «1»

اى مؤمنان! از چیزهاى پاکیزه‏اى (و مالهاى حلالى) که به دست آورده‏اید، و از آنچه از زمین (از انواع دانه‏ها و میوه‏ها و معدنها و …)، براى شما بیرون داده‏ایم، (به دیگران) بدهید (و براى رفع نیازهاى فردى و اجتماعى هزینه کنید) … 2

وَ أَنْفِقُوا مِنْ ما رَزَقْناکُمْ، مِنْ قَبْلِ أَنْ یَأْتِیَ أَحَدَکُمُ الْمَوْتُ …

«2» پیش از آن هنگام که مرگ هر یک از شما فرا رسد، از آنچه روزى شما کرده‏ایم به دیگران (و نیازداران) بدهید …

الإمام علی «ع»- فی بیان أسباب معایش الخلق: أمّا وجه الصّدقات فإنّما هی لأقوام لیس لهم فی الإماره نصیب، و لا فی العماره حظّ، و لا فی التّجاره مال، و لا فی الإجاره معرفه و قدره، ففرض اللَّه فی أموال الأغنیاء ما یقوتهم و یقوم به أودهم … «3»

امام على «ع»- در بیان اسباب معیشتهاى مردمان: پول صدقات (زکات و …) براى گروههایى است که نه در فرمانروایى نصیبى دارند، و نه در آبادانى بهره‏اى، و نه در تجارت مالى، و نه در اجاره شناختى و توانى؛ پس خداوند در اموال ثروتمندان مبلغى براى ایشان واجب کرده است که وسیله تأمین خوراکشان باشد و رنج و سختى فقر را از ایشان دور کند. آگاهى این «واجب» به معناى محدود اصطلاحى نیست که مقابل آن «مستحبّ» است، بلکه مقصود آن چیزهایى است که خداوند متعال در اموال ثروتمندان، از «زکات ظاهره» (رسمى) و «زکات باطنه» (غیر رسمى) «1»، و خمس و سایر انفاقها و هزینه گذاریها معیّن فرموده است، تا چنان باشد که نیاز همه فقیران را رفع کند، و قوت ایشان را تأمین نماید، و رنج و سختى زندگى را از ایشان دور سازد؛ و به وضع زندگى آنان سر و صورتى دهد، تا جایى که بتوانند در هر جامعه اسلامى همچون اعضاى یک پیکر اجتماعى در نظر گرفته شوند: پس لازم است که از محتواى این حدیث غفلت نشود، و با حمل کردن آن بر واجب اصطلاحى و محدود کردن آن، کارآیى آن را از میان نبرند، تا آنجا که دیگر کسى در بند آن نباشد که آنچه داده مى‏شود براى فقیران بسنده است یا نیست؛ زیرا چنین برداشتى با تعهّد اسلامى، و در بند امور مسلمانان بودن، و در صدد نگاهبانى از عزّت مؤمنان برآمدن، مخالف است.

احادیث فراوانى دلالت بر این امر که گفتیم دارد، از جمله احادیثى که هم اکنون خواهد آمد، زیرا مقدار فزونى جامه یا خانه یا مال- چنان که آشکار است- اعم از واجب اصطلاحى است. و در همین منظور قرار مى‏گیرد آنچه نیز در باره «حقّ معلوم» رسیده است.

الإمام السّجّاد «ع»: من کان عنده فضل ثوب و قدر أن یخصّ به مؤمنا یحتاج إلیه فلم یدفعه إلیه، أکبّه اللَّه فی النّار على منخریه. «1»

امام سجّاد «ع»: هر کس که لباس زیادى دارد و مى‏تواند آن را به مؤمنى نیازمند بدهد و ندهد، خدا او را در روز قیامت به رو به آتش مى‏اندازد. 3

الإمام الصّادق «ع»: من کانت له دار فاحتاج مؤمن إلى سکناها فمنعه إیّاها، قال اللَّه عزّ و جلّ: «یا ملائکتی! أ بخل عبدی بسکنى الدّار الدّنیا؟ و عزّتی و جلالی لا یسکن جنانی أبدا». «2»

امام صادق «ع»: هر کس که خانه‏اى دارد و مؤمنى محتاج ساکن شدن در آن است و خانه را به او نمى‏دهد، خداى بزرگ در این باره مى‏گوید: «اى فرشتگان من! آیا بنده من به بنده دیگرم براى خانه دنیا بخل ورزید؟ سوگند به عزّت و جلالم که هرگز در بهشت من سکونت نخواهد کرد». 4

الإمام الصّادق «ع»: أیّما مؤمن حبس مؤمنا عن ماله، و هو محتاج إلیه، لم یذقه اللَّه من طعام الجنّه، و لا یشرب من الرّحیق المختوم. «3»

امام صادق «ع»: هر مؤمنى که مالى را که مؤمنى دیگر به آن نیاز دارد به او ندهد، خدا او را از چشیدن مزه خوراک بهشت محروم خواهد کرد، و از نوشیدن شراب بهشتى سر بمهر بهره‏اى نخواهد داشت.

5 الإمام الکاظم «ع»-

فیما رواه عنه أخوه علیّ بن جعفر: من قصد إلیه رجل من إخوانه مستجیرا به فی بعض أحواله فلم یجره، بعد أن یقدر علیه، فقد قطع ولایه اللَّه تبارک و تعالى. «1»

امام کاظم «ع»- به روایت برادر آن حضرت، جناب علىّ بن جعفر از ایشان:

هر کس که یکى از برادرانش براى رفع نیازى به او پناه برد و او را در پناه نگیرد (و نیاز او

احتکار در اسلام و مذهب شیعه اثنی اعشری

احتکار … وَ الَّذِینَ یَکْنِزُونَ الذَّهَبَ وَ الْفِضَّهَ وَ لا یُنْفِقُونَها فِی سَبِیلِ اللَّهِ، فَبَشِّرْهُمْ بِعَذابٍ أَلِیمٍ* توبه /34 … کسانى که از زر و سیم گنج مى‏سازند و آنها را در راه خدا خرج نمى‏کنند، به عذابى دردناک مژده ده*. أ- احتکار اموال‏ النّبیّ «ص»: أمّتی فی الدّنیا على ثلاثه أطباق … و أمّا الطّبق الثّالث، فإنّهم یحبّون جمع المال ممّا حلّ و حرّم، و منعه ممّا افترض و وجب. إن أنفقوه أنفقوا إسرافا و بدارا، و إن أمسکوه أمسکوا بخلا و احتکارا. أولئک الّذین ملکت الدّنیا زمام قلوبهم، حتّى أوردتهم النّار بذونوبهم.بحار103/23-24 پیامبر «ص»: امّت من در دنیا سه طبقه‏اند … امّا طبقه سوم آن کسانند که‏ مال را از حلال و حرام گرد مى‏آورند و از مصرف شدن در آن راه که واجب است باز مى‏دارند. اگر خرج کنند با اسراف همراه است و سبقت در شهرت‏طلبى؛ و اگر نگاه دارند از روى بخل است و احتکار مال. اینان کسانیند که مهار دلهایشان در دست دنیاست تا آنکه آنان را به سبب گناهانشان به دوزخ درآورد. ب- احتکار ارزاق‏ النّبیّ «ص»: الاحتکار فی عشره: البرّ و الشّعیر و التّمر و الزّبیب و الذّرّه و السّمن و العسل و الجبن و الجوز و الزّیت. سفینه البحار1/291 پیامبر «ص»: احتکار در ده چیز است: گندم و جو و خرما و مویز و ذرت و روغن و عسل و پنیر و گردو و روغن زیتون.* در باره «تعمیم احتکار»، و اینکه آنچه در اخبار ذکر شده است به صورت «قضیّه خارجیّه» است نه «حقیقیّه، و عنوان ذکر مثال دارد، ج- احتکار، زیان آن به دین محتکر النّبیّ «ص»: من جمع طعاما یتربّص به الغلاء أربعین یوما، فقد برئ من اللَّه و برئ اللَّه منه. سفینه البحار1/291 پیامبر «ص»: هر کس گندمى را به قصد گران شدن آن، چهل روز احتکار کند، از خدا برى و خدا از او برى است. د- احتکار، زیان آن به دنیاى محتکر الإمام الصّادق «ع»: کلّ حکره تضرّ بالنّاس و تغلی السّعر علیهم، فلا خیر فیها. دعائم الاسلام2/35 امام صادق «ع»: هر احتکارى که به مردم زیان برساند و نرخ را بالا برد، در آن خیرى نیست. ه- احتکار، زیان آن به جامعه الإمام علی «ع»: … و ذلک (احتکار المنافع، السّلع، البضائع)، باب مضرّه للعامّه. نهج البلاغه/1017 امام على «ع»: … این (احتکار کالاها و چیزهاى مورد نیاز جامعه)، براى همه مردم زیان دارد. و- احتکار، زیان آن به حاکمیّت‏ الإمام علی «ع»- فی العهد الأشتریّ: … و ذلک (الاحتکار) … عیب على الولاه. نهج البلاغه/1017 امام على «ع»- در عهدنامه اشترى: این (احتکار)، ننگى است براى والیان (عوامل حاکمیّت). ز- احتکار، خطا، پستى، شرارت‏ الإمام علی «ع»: من طبائع الاغمار، اتعاب النّفوس فی الاحتکار. غررالحکم/304 امام على «ع»: رنج رساندن به مردم از راه احتکار، از خصلتهاى مردم جاهل است. ح- احتکار، فجور الإمام علی «ع»: الاحتکار شیمه الفجّار. غررالحکم /17 امام على «ع»: احتکار خصلت فاجران است. ط- محتکر، گناهکار الإمام على «ع»: المحتکر آثم عاص. دعائم الاسلام2/35 امام على «ع»: محتکر مرتکب گناه است و معصیت کار. ى- محتکر، ملعون‏ النّبیّ «ص»: المحتکر ملعون. سفینه البحار1/291 پیامبر «ص»: محتکر ملعون است. یا- محتکر، بدتر از دزد النّبیّ «ص»-فیما رواه الإمام الکاظم: … لئن یلقى اللَّه العبد سارقا أحبّ إلیّ من أن یلقاه قد احتکر طعاما أربعین یوما … معانی الاخبار1/148 پیامبر «ص»- به روایت امام کاظم «ع»: … اگر بنده‏اى بعنوان «دزد»، به نزد خدا رود، در نظر من بهتر است تا بعنوان «محتکر»، که چهل روز ارزاق را احتکار کرده باشد … یب- بازرگانان و احتکار الإمام علی «ع»: إنّ فی کثیر منهم (التّجار و المستوردین و أهل الکسب)، ضیقا فاحشا، و شحّا قبیحا، و احتکارا للمنافع … نهج /1017 امام على «ع»: بسیارى از ایشان (بازرگانان و واردکنندگان اجناس و اهل کسب و خرید و فروش)، سختگیریى فاحش و بخلى زشت دارند، و آنچه مورد نیاز مردم است احتکار مى‏کنند … یج- منع احتکار النّبیّ «ص»-فیما رواه الإمام امیر المؤمنین فی عهده للأشتر النّخعیّ: …فامنع من الاحتکار، فإنّ رسول اللَّه «ص» منع منه. نهج /1017 پیامبر «ص»- به روایت امام امیر المؤمنین «ع» در «عهدنامه اشترى»: … جلو احتکار را بگیر، که پیامبر خدا «ص» از آن منع فرمود. الإمام علی «ع»: کن موثرا و لا تکن محتکرا. غررالحکم/245 الإمام على «ع»- فیما کتبه إلى رفاعه بن شدّاد البجلیّ، قاضیه على الأهواز: انه عن الحکره، فمن رکب النّهی فأوجعه، ثمّ عاقبه بإظهار ما احتکر. دعائم الاسلام 2/36 امام على «ع»- در نامه‏اى به رفاعه بن شدّاد بجلّى، قاضى اهواز: از احتکار جلوگیرى کن، و هر کس احتکار کرد کیفرى دردناکش ده، و سپس با بیرون آوردن اجناس احتکار شده، محتکر را به عقوبت برسان. ید- احتکار، گناهى جبران‏ناپذیر 26 النّبیّ «ص»- فیما رواه الإمام الباقر: أیّما رجل اشترى طعاما فکبسه أربعین صباحا یرید به غلاء المسلمین، ثمّ باعه فتصدّق بثمنه، لم یکن کفّاره لما صنع. وسائل 12/314 پیامبر- به روایت امام باقر «ع»: هر کس طعامى را بخرد و آن را چهل روز نگاه دارد، تا مسلمانان را به گرانى دچار سازد، سپس کالاى احتکار شده را بفروشد و بهاى آن را صدقه دهد، کفّاره آنچه کرده است نخواهد بود. یه- عقوبت محتکران در دنیا (1)- تنبیهى در خور احتکار الإمام علی «ع»- فی العهد الأشتری: … فمن قارف حکره بعد نهیک إیّاه، فنکّل به، و عاقبه فی غیر إسراف. نهج /1018 امام على «ع»- در عهدنامه اشترى: … هر کس پس از منع احتکار باز مرتکب این جنایت شود، او را کیفرى ده مایه عبرت دیگران؛ و به عقوبتش برسان، با رعایت حد.* البته زمان جنگ با زمان صلح متفاوت خواهد بود، همچنین در دوران انقلاب با حالت عادى. (2)- در دسترس قرار دادن کالاهاى احتکارى‏ الإمام علی «ع»- فیما کتبه إلى قاض

موج چهارم فمینیسم - فاطمه شایسته

کدام موضوعات فمینیستی در موج چهارم فمینیسم مورد بحث قرار نمی‌گیرند؟


خشونت و آزار جنسی
حق بر بدن
حق رأی برابر
عدالت اجتماعی

جنبش‌های زنان، موج سوم - نیره توحیدی

تفاوت اصلی جنبش زنان در خاورمیانه با جنبش زنان در اروپا و آمریکا در شرایط فعلی چیست؟


رواج خشونت علیه زنان
نگرش ضد زن در بین رهبران دینی
نابرابری جنسیتی در قوانین (گزینه صحیح)
فرهنگ مردسالار
نادرست

انتقادات به فمینیسم موج دوم ایالات متحده آمریکا

مهم‌ترین نقدی که به جریان مسلط موج دوم فمینیسم در ایالات متحده آمریکا مطرح شده است، چیست؟ عدم توجه به مطالبات زنان کارگر عدم توجه به در‌هم‌تنیدگی‌ جنسیت، نژاد و طبقه درست عدم توجه به مسئله کنترل بدن زن نادرست

۲۱
2/2 نمره (بارم‌بندی‌شده)
کدامیک از موارد زیر در رابطه با حق حضور در مقابل مقام قضایی پس از بازداشت صحیح است؟


مقام قضایی مورد نظر میتواند از مقامات دادستانی از جمله بازپرس و یا دادستان باشد.
حاضر کردن فرد بازداشتی در مقابل قاضی تنها در مواردی که فرد متهم به ارتکاب جرایم سنگین است و ممکن است برای مدت طولانی در بازداشت بماند لازم است.
به طور کلی مقامات دادستانی از جمله دادستان و بازپرس حتی اگر از آنها به عنوان قاضی تحقیق یا قاضی ایستاده نام برده شود برای این منظور مستقل و بیطرف محسوب نمیشوند.
درست

موافقت رهبر انقلاب با عفو یا تخفیف مجازات محکومان 1402

رهبر انقلاب به‌ مناسبت عید مبعث پیامبر گرامی اسلام(ص)، سالروز پیروزی انقلاب اسلامی و اعیاد شعبانیه با درخواست رئیس قوه قضاییه برای عفو یا تخفیف و تبدیل مجازات جمعی از محکومان محاکم موافقت کردند.

🔹در نامه رئیس قوه قضائیه، عفو یا تخفیف و تبدیل مجازات ۲ هزار ۷۲۷ نفر از محکومان محاکم عمومی و انقلاب، سازمان قضایی نیروهای مسلح و تعزیرات حکومتی درخواست شده بود.

🆔